سال 85 مرداد یه نشریه واسه هیئتی هاو طلبه ها چاپ کردیم که یه مقاله شو من نوشتم

خیلی سروصدا بپا شد متن پایین خلاصه ای از مقاله بنام روایت دلواپسی که می خونید:

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از دغدغه های مسئولین هیئته های مذهبی برای برگزار کردن هرچه بهتر مجالس آنگونه که در شأن اهل بیت علیهم السلام می باشد دعوت از سخنران خوب و خبره است.امروزه  بیش از هر زمان تشنگی دلهای پاک در سطوح گوناگون سنی و اجتماعی برای شنیدن حقلیق آسمانی را شاهد هستیم خصوصا مجالس حسینی که مملو از نوجوانان وجوانانی است که بستر فطری اماده ای باری فهم وتقویت گرایشهای دینی دارند.

و این مسولیت خطیر وحساس سخنرانان و خطیبان را سنگین تر می کند.اما جای بسی افسوس که منبرهای رایج در شهر ما از آسیب های فراوانی رنج می برد.و در  کثیری از این موارد شیوه های ناصواب در سخنرانی به منبر گریزی ختم می شود.

برخی از آسیبهای موجود در این عرصه را  به صورت مثالهایی زنده که در کنارمان وجود دارد می شماریم:

*.منبری ای که با خودروی ملی آمد از ساده زیستی برایمان گفت.

*.منبری که به دلیل عدم مطالعه می گفت:ببینیم رزقمون چیست.و باسخنانش مستمعین را به خلسه می برد

*.منبری و منبری هایی که یا دیر می آمدند یا اصلا نمی آمدند.خدا می داند چه می شد اگر موضوع ان شب وفای به عهد بود

*.منبری و منبری های که هنوز بسم الله نگفته به هیئت و هیئتی و مداحی و سینه زنی حمله می کنند و آنها را به باد مسخره و استهزا می گیرند

*.منبری ای که هر موضوعی مشخص می کردیم هنوز اندک زمانی نگذشته بر اساس دست نوشته های سالها پیش خود موضوعو عوض می کرد.

*.منبری ای که بین مقتل خوانی برحق مسلم ایران در انرژی هسته ای تاکید می کرد..........