حس های من

حس های خوبم
کوچ می کنند
مثل پرستوها
دسته جمعی!
ولی حس های بد
مثل خفاش
درعمق وجودم
چنبره می زنند!

دستگیری

دستها را گذاشت روی زمین و
خود پرواز کرد به اسمان ها
بی دلیل نیست
یک دنیا دستگیری
قمرالعشیره...

کیش و مات

با عمود که بر سرت زدند
کوفیان برای حسین
پیام فرستادند
کیش و مات!

ابرهای کوفه

دست که رفت
مشک که ماند
با غرش عباس
بغض ابرهای کوفه هم ترکید
ولی جای اب
تیر باریدند
علم نشناس ها!

سنگ تمام

حسین این روزها

سنگ تمام گذاشت برای

غدیر بابا

و از امشب علی

سنگ تمام می گذارد

برای عاشورای پسر...

چشمه غدیر

غدیر
چشمه ای است
که باید در دلمان بجوشد
یاعلی بگو
زمین دلت را بکن!

چوب خوب بودن

علی چوب
خیلی خوب بودنش را خورد!
خوبی های او
وسعت هستی را نداشت
اعراب بادیه نشین حجاز
حق داشتند
تحملش نکنند!

تکفیری ها

اسلام منهای علی
یعنی همین تکفیری های وحشی...
چقدر ادم باید بکشند
تا ما یقین کنیم
که دین جز حب این خانواده
وهم است و سراب...

پای تک تک ادم ها

فکرش هم
دیوانه می کند مرا
خدا این همه ادم دارد
و پای تک تک شان
وقت می گذارد!

چشم پیامبر

چقدر زور زدند
علی را از چشم
پیامبر بیندازند
غدیر که دست
علی بالارفت
رسول خدا و خدا هم
از چشمشان افتاد!