حرم کمی خاکی شد
تا محک بزند ادعاهایمان را...
خواهرم
تو خود حرمی
بیا با چادرت
مدافع حرم باش
بی حجاب شد
تا در خودش خیانت کند
خودی که امانت خدا بود
پیش او....
گفت شوهرم راضی است
بی حجاب باشم!
گفتم"خدای شوهرت چطور؟!"
ریختن خون او
یزید می گفت
برای اعتدال است
کشتن حسین
پی نوشت:
قَدْ قَتَلْنا الْقَوْمَ مِنْ ساداتِهِمْ وَعَدَلْناهُ بِبَدْرٍ فَاعْتَدَلَشعر یزید
خدایا
حالا خودم نشد
سایه ام که همیشه
به سجده بود!