وقتی از
اصلاح خودش
ناامید شد
رفت دنبال اصلاح دیگران!
با واژه هایی زندگی می کنیم
که خالی از مفهوم اند!
مثل "دوستت دارم"
گفت ننویس اینقدر تند و تند
نمی دانست ،این نوشته ها
مثل اشک اند
می آیند بی اختیار...
آب هم می دادند
نمی خورد حسین
از خدا خواسته بود
با زبان روزه شهید شود
مثل بابایش علی
نمی خورد حسین
از خدا خواسته بود
با زبان روزه شهید شود
مثل بابایش علی
چشم دیدن این را نداشتند
که یک سروگردن از همه بالاتری
برای همین پای عمود آهن را
به علقمه باز کردند!
شب اول رمضان شد و
دستهای من هنوزم باز!
مگر نگفته بودند
بسته می شود
دست شیطانها!
آخرین نظرات
-
۲۸ مرداد ۰۳، ۱۲:۲۷ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام ایام به کام دعوت می کنم برای ...
-
۶ مرداد ۰۳، ۱۴:۰۳ - ناشناسدهانشان شکسته باد .....
-
۲۷ تیر ۰۳، ۰۹:۴۹ - میرزا مهدیاحسنت
-
۲۸ خرداد ۰۳، ۱۵:۵۱ - هیپنو تیکاز او کنار بکشی الزاما زهیر خواهی شد؟!
-
۱۱ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریجناب لاری زاده سلام روزه داریتون ...
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۵:۴۲ - ماه زدهیه موسیقی می تونه برای یه نفر حلال باشه برای یه نفر حرام
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۰:۲۰ - عسلسلام خوبه که
-
۱۳ اسفند ۰۲، ۲۰:۰۳ - ماه زدهشاید ایستگاه صلواتی اون صادقانه تر ...
-
۱۹ بهمن ۰۲، ۱۹:۳۵ - أنارستان ...تازه آدم میفهمه همه ی اون زخم ها و ناروها ارزشش رو داشت
-
۲۷ آذر ۰۲، ۰۴:۵۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام نوشته های کوتاهتان را ...