ذوق زده

وقتی از شدت جراحات

دستانش را به دور گردن مرکب انداخت.

به قدری ذوق زده شد، این اسب...

که نمی دانست

دارد طرف سپاه دشمن می برد

علی اکبر را...

هم نشین

هم نشین فرشتگان می شود ،شیطان...

من که هم نشین شیطانم

چه خواهم شد؟!!

تو

بزرگترین اشتباه زندگی ام

تو بودی...

دنیا

دنیا ، همان اتاق انتظار است...

تا مرگ صدایمان بزند

 برای دیدار با خدا....

لج خدا

هنوز باور نمی کند خدا

مخلوقاتش، با تو چنین کرده اند حسین...

می خواستند لج او را در بیاورند...

سرتو را کج بریدند...

پی نوشت:

آخرین شب فاطمیه هم به پایان رسید

و قطب نمای دل جهتش

قلتگاه حسین را نشان می دهد.

بهای حکومت

گفتش "جانشینی بها دارد"

گفت "هرچه باشد  قبول ،حتی

کشتن زهرا"

گفتش"پس بسم الله "

پی نوشت:

عشق به حکومت، زمیته حکومت شیطان را فراهم می کند.

زلزله

 تب و لرز زمین از عشقت را

 زلزله گویند

بوسه

عاشقانه ترین سکوت را بوسه گویند.

مرگ

بلبلی آموخت مرا

"با مرگ

از قفس

آزاد خواهی شد..."

کشتن محسن

شنیده بودند

فرزندی از فاطمه به دنیا خواهد آمد

زمین را از ظلم وستم پاک خواهد کرد...

شنیده بودند

  نامش با "میم" شروع می شود

پس چنین شد که ظلم و ستم

از تجربه نمرود و فرعون بهره بردند

برای کشتن محسن.

...............پی نوشت:

محسن اول فدایی مهدی است.