جایزه قاتلین

یکسال بعد از عاشورا

به قاتلین تو

سفر خانه خدا جایزه می دهند.

ارزش پول

دولت عزیز

برای اینکه ثابت کند

پول ارزش ندارد

ارزش پول کشور را

در سراشیبی سقوط قرار داده است.

شیرین وفرهاد

شیرین دارد ارشد می خواند و فرهاد با دیپلم ناقصش عاشق او می شود.... فرهاد به بیستون فرستاده می شود چرا که مرد ارزوهای شیرین باید دکترا داشته باشد.

دریا

نفس کشیدن دریا را جزر و مد می گویند.

خورشید

نگین انگشتر تو را خورشید گویند!

نماز خدا بر تو

درست بعد از شهادت تو.../ بادی سرخ می وزد و همه جا تاریک می شود/کوفیان گمان کرده اند/عذاب نازل شده*  /این جاهلان نمی دانند خدا امده تا بر تو نماز بخواند...

پی نوشت:

*اللهوف 176،177

ساعت دیواری

وقتی قدر تو را ندانستم/همنشین تنهایی ایم شد/تیک تاک ساعت دیواری...

حرم نشسنه

شب جمعه /مرا از حرم می خوانید..../و این حرم است که تک تک شما رو می خواند/اینجا دعای کمیل هم زیارتنامه می خواند

حرم نوشته ها قم

پلاستیک ها برای اینکه پذیرای کفش زائرین تو باشند

سینه چاک می کنند.

و خدا خدا می کنند

کاش کفشداری ها پر باشند...

تابه بهانه نگهداری از کفش زائرها

به چند قدمی ضریحت برسند...

قصه سقوط من

بار اضافی مانع پروازست /این را خودت یادم دادی یادت هست/حالا فقط من و تو مانده ایم/ببخش مرا که اول گفتم من/حالا فقط تو و من مانده ایم/پس من سقوط می کنم تا تو اوج بگیری....