سوغات خدا

سوغاتم از دنیا
برای تو
گناه بود!
بدی اش را
نگاه نکن خدا
همین که به یادت بودم
با ارزش نیست؟

بی حرکت و ساکن

خدا

با مرگ

می خواهد بگوید

چه زنده باشم

چه مرده

برایم

فرقی ندارد

چرا که من

 همان ادم دیروزی ام

بی حرکت و ساکن!

چشم دل

چشم دیدن هم را نداریم

برای همین چشم دلمان 

کور است.

هدایت و گمراهی

دنبال هدایت بودیم و

سر از وادی گمراهی درآوردیم

بیچاره آنها که دنبال گمراهی اند

البته خدا را چه دیدی

شاید طالبان گمراهی

 به وادی امن هدایت برسند.

یک کوفه طوعه

زنها
تا پایان صفر
بیرق روضه را
بالا نگه می دارند
اقا ببین این شهر
یک کوفه طوعه دارد

زبان نفهم ها

با امریکا
وزیر جنگ مان باید
حرف بزند
نه وزیر امور خارجه...
این قوم
زبان نفهم اند
مگر مذاکره
با سرخ پوست ها
منجر به قتل عامشان نشد؟

ایمان ما

خبری از آینده
دلم را می لرزاند
این ایمان ما
کی می خواهد
به حداقل ها برسد!

این مصیبت

بعد از دهه اول محرم
پی زندگی خود می رویم
انگار دربست این مصیبت را
زینب برداشته است

دوست داشتنی

محرم

بدجور عاشق می شوم

عاشق تک تک ادم های شهر

اینها که سیاه پوشیده اند و

هر کدامشان ختم می شوند

به تکیه و روضه و حسینیه ایی

محرم عجیب عاشق می شوم

و ادم ها عجیب دوست داشتنی...

محراب سر

صدای اذان مغرب می اید

محراب سر بریده ات

تنور است حسین...