عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

حقیقت عشق

سه روز بدنت را

بر زمین گذاشت خدا

تا همه ببینند حقیقت عشق را

۱۰ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۳۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

نعل تازه


کمرش بعد عباس شکست...

نعل تازه چرا؟!

۱۰ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۴ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

بیداری اسلامی

دست خدا را می بینی!؟

هم انان که سالها دنبال "بیزاری اسلامی" بودند

 "بیداری اسلامی" دامنشان را گرفت!

۱۰ مرداد ۹۱ ، ۱۲:۵۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

ستارها

حسین جان

هر ستاره یادبود زخمی ست...

برای همین بینهایت شدند ستارگان...

۱۰ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۲۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

وقف

تمام اموالش را وقف کرد

باز دلش آرام نشد

 با خود می گفت

"کم است،خیلی کم است برای خدای محمد"

این بار جانش را به او داد...

پی نوشت:

به مناسبت وفات حضرت خدیجه

۱۰ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

همه چیز

از خدا هیچ چیز نخواستم جز تو

گفت "همه چیز را خواستی!"

۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۵۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

نیش

نیش کشنده ی عقرب و مار

چه می توانست باشد جز

طعنه ها و کنایه هایت...

۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

نوشتن

من باید بنویسم

تا قبل از اینکه

به روی سنگی سیاه یا سفید

دیگران بنویسند!!


۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۱۱ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

روز دهم

محمد با بوسه اش باز کرد...

کام حسین را

وقتی به دنیا آمدن اینگونه باشد

از دنیا رفتن

جز با بوسه ی خدا شدنی است مگر؟!


...پی نوشت اول:

این را از عطشش پی بردم

بوسیدن لبان خشک

چیز دیگری است!!


... پی نوشت دوم:

این پست را به حساب این بگذارید

امروز ده رمضان است

بهتر بگویم

عاشورای رمضان!


۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۰۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

11سپتامبر زندگیم!


چیزی شبیه 11 سپتامبر بود

اولین بار که دیدمت...!


با  آن دو چشم سیاهت

زدی به برج های دو قلوی دلم

اتقاقا بی قاعده هم نبود

این حادثه!


۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۴:۱۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام