حرفی برای گفتن نمانده است!
اما حرفهایی زیادی هست که نشنیده ایی!
۱۲ آبان ۹۱ ، ۲۱:۳۶
۱
۰
عین لام
۱۲ آبان ۹۱ ، ۱۶:۲۳
۴
۰
عین لام
دلش شد
عین این
سطل بیمارستان!
۱۲ آبان ۹۱ ، ۱۵:۲۳
۳
۰
عین لام
شعر سروده شده قبلِ هیئتِ امشب
آقاجونم
کار ما تو روضـــــــه ها دیونگیه
هیئت های هفتگیمون خونگیه
زدن سینه برا تــــــــــو زندگیه
۱۱ آبان ۹۱ ، ۲۳:۵۶
۴
۰
عین لام
وقتی سیب بوی تو را گرفت
آدم و حوا از بهشت اخراج شدند!
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۸:۵۷
۴
۰
عین لام
افت فشار دوست داشتنت
انگار تمامی ندارد؟!
گویا چاره ایی
جز نصب پمپ
برایت نمانده است!
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۷:۴۳
۳
۰
عین لام
کاش هر 13 آبان
یکی از این سفارت های اروپایی را
تسخیر می کردیم!
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۴:۵۷
۵
۰
عین لام
باز پنجشنبه
و باز این بشکۀ دولیتری!
تنها کاری که از دستم بر می آید
پر کردنش از آب است!
راستی سنگ قبرت
چه خاکی گرفته
عزیزم...
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۴:۲۰
۶
۰
عین لام
قبل رفتن به جهنم
این دیالوگ را خواهم گفت
"خدایا
ببخش که
ناامیدت
کردم"
۱۱ آبان ۹۱ ، ۰۰:۴۷
۷
۰
عین لام
ما که جای خود
برای خدا
خیلی زحمت کشید
حسین
۱۱ آبان ۹۱ ، ۰۰:۲۲
۵
۰
عین لام