این را از اشتیاق بهشت فهمیدم به تو...
وقتی گرد حسین حلقه می زنی
در محشر...
این را از اشتیاق بهشت فهمیدم به تو...
وقتی گرد حسین حلقه می زنی
در محشر...
بعد هیات برو سینه بزن...
خندیدم گفتم چه بامزه
پس باید به مریض بگیم اول سالم شو
بعد برو پیش دکتر
عاشقانه سر میدهد:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه ...
به علی رو زد
تا پادرمیانی کند
علی با حواله زمینش بازگشت
مرد خوشحال می گفت:
علی جان تو نبودی عثمان زمینم را نمی داد
حالا علی در بین کشته های جمل راه می رود
پایش به او می خورد
مردی که به طرفداری عثمان کشته شده است...
فقط با خطبه های خواهرودخترشهید
می شود شام را فتح کرد...
پس چنین کرد.
آتش همان آتش نمرود
فقط کافی است ابراهیم باشیم...
و علی اصحاب الحسین ...
یا خودت را لعن می کنی؟
ولعن الله آل زیاد...
آویزان از سقف خانه
و او آویزان...
دست به طناب زدم
از جنس حسادت بود.
یعنی آنها هم می توانند برگردند
آنان که ادعای خدایی داشتند
و این یعنی
تو جای خود داری
با ادعای بندگی...