نیزه ها
در پهلوی تو
عجیب بازی یشان گرفته بود...!
من محبت تو را
به حکم غریزه نمی خواهم!
محبتی می خواهم
که فقط برای خدا باشد....
شش ماهه
تیر آخر حسین بود
برای نجات کوفیان
کاش
سه شعبه
همه چیز را
خراب نکرده بود
خوبی هایم
قد خودم هم نبود
چه برسد به تو خدا...
از ثواب دم بزنی
آب می شوم...
هنوز ته پیاله ام
کمی شرم مانده است.
اشک
سر بریدن
تکبروغرور است
کمی دیر است ولی فهمیده ام
نعمتی که بی اشک به دست آید
میوه اش طغیان وخودخواهی و غرور است...!
جدال موسی و فرعون
جنگ تواضع و تکبر بود
حتی کورها
دیدندکه نیل
در برابر تواضع
متواضعانه شکافت
ولی با متکبر چه کرد
خدایا
تو را از خود
محروم کردم!
ولی هر چقدر
فکر می کنم
به یاد نیاوردم چرا؟
دقیق نمی دانم
ولی شاید
به این همه
محبت تو
مشکوک بودم!
شاید...
ولی دقیق نمی دانم چرا
ارتداد
استعفا
از بندگی خداست!
ببین خدا
چقدر دوستت دارد
که می گوید
حالا که مال من نیستی
اصلا نباشی
بهتر است!
آخرین نظرات
-
۲۸ مرداد ۰۳، ۱۲:۲۷ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام ایام به کام دعوت می کنم برای ...
-
۶ مرداد ۰۳، ۱۴:۰۳ - ناشناسدهانشان شکسته باد .....
-
۲۷ تیر ۰۳، ۰۹:۴۹ - میرزا مهدیاحسنت
-
۲۸ خرداد ۰۳، ۱۵:۵۱ - هیپنو تیکاز او کنار بکشی الزاما زهیر خواهی شد؟!
-
۱۱ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریجناب لاری زاده سلام روزه داریتون ...
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۵:۴۲ - ماه زدهیه موسیقی می تونه برای یه نفر حلال باشه برای یه نفر حرام
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۰:۲۰ - عسلسلام خوبه که
-
۱۳ اسفند ۰۲، ۲۰:۰۳ - ماه زدهشاید ایستگاه صلواتی اون صادقانه تر ...
-
۱۹ بهمن ۰۲، ۱۹:۳۵ - أنارستان ...تازه آدم میفهمه همه ی اون زخم ها و ناروها ارزشش رو داشت
-
۲۷ آذر ۰۲، ۰۴:۵۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام نوشته های کوتاهتان را ...