عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

فراری از رحمت حق

 گفت باران رحمت الهی است.

 آسمان غرید.

نمی دانم پس چرا

چترش را باز کرد!



۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۹:۲۸ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

کشتی نوح

بعد از پیاده شدن از کشتی نوح بود

حسابی دل  تنگ شده بودند برای آن روزها...

روزهایی که باخوبی وخوشی،همه باهم زندگی می کردند

روزهایی که حتی گوسفندان در کنار گرگ ها خوش بودند!!!

۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۲۴ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خجالت

از آن روز که آقای گاو را پرستیدند

هنوز سرش را بلند نکرده از خجالت...

۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۰۷ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

فردا

قربانی فردا را امروز گویند.

.................................پی نوشت:

در اتاقی تنها می نشست

و نگران روزهایی بود

که دیگران "آینـــده" می خواندنش...

وقتی به جایی نرسید برای فرار از تشویش ها

به کنترل تلویزیون پناه برد

 این شبکه ها  هم دردی  دوا  نمی کردند از او...

و باز خاموشی خانه را فرا گرفت

فکرهای گوناگون بی قرارش کرده بود حسابی

فردا چه خواهد شد؟

 رفت در حیاط و تنها مثل همیشه

ماشین را انتخاب  کرد برای نشستن.

 و از ضبط  خاموش ماشین ،صدایی

به گوشش رسید که:

"امرور آخرین روز دنیاست"

باورش نمی شد

امروز را برای فردایی که

نمی آمد به پایان رسانده بود...

باهیچ.

۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۲:۴۷ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

پایان عشق

پایان دوران عاشقی اش را

با حرفهای عاقلانه

اعلام کرد.

۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۱:۲۲ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

حرفه


حرفه ی شیطان 

بزک کردن زشتی هاست.


۲۱ بهمن ۹۰ ، ۲۱:۴۲ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

وصلت شوم

رفت

خواستگاری دنیا...

حرف مهریه که وسط آمد

گفت دینم را مهریه اش می کنم!!!



۲۱ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۳۲ ۱۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

جمرات

رمی جمرات بچه های محله ی ماست.

بازی هفت سنگ

۲۱ بهمن ۹۰ ، ۱۳:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

کینه

برخوردهاوحرفهایی را

که باب میلش نبود

در سینه زندانی کرد.

و نام آن زندان را گذاشت

کیـــنه


۲۱ بهمن ۹۰ ، ۱۳:۰۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

بیماری

تنبیه خدا را بیماری گویند!


۲۰ بهمن ۹۰ ، ۲۳:۳۶ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام