کوفه
خطبه
کوفیان
آرامش تو
کشت تمام
مصیبت ها را زینب...
از کوچه ها
که رد می شوم
دلم شور می زند
خصوصا وقتی چشمم
به بام خانه ها می افتد!
این روزها فقط یازینب
بی دلیل نبود
خودش را انداخت
روی کشتۀ علی اکبر
خاطرات وداع با مادر
زنده می شود
برای زینب....
برایشان
افسانه شده بود
دختر علی...
تا او را
از نزدیک
زیارت کنند
کاری کردند
با علی اکبر
تا ظهور کند
زینب کبری....
بعد مادر
مادری و
بعد بابا
پدری
بعد از حسن
برادری و
بعد از علی اکبر
علی اکبری
و بعد عباس
علمداری می کند
برای حسین
حالا هم
بعد از حسین
دارد باز برای حسین
حسینی می کند
این زینب کیست!؟
گفت باشد
می خواهید
بمانید،بمانید
ولی همسرانتان را ببرید جای امن..
زنان عاشورا گفتند:
آقا جان
زینب اسیر و
ما در امنیت...؟
پی نوشت:
همین بس بود
برای گریه و دعای حسین...
پس بیایید سر بدهیم این دعا
اللهم زنان و دخترانمان...