گیر توحید من
توهمات من است.
بندگی یعنی
تو هیچ حقی نداری!
حق فقط با خداست.
ما از بردگی
فراری هستیم
ولی خدا که
بندگی می خواست!
اموزش و پرورش ما
نه حجاب را اموزش داد
و نه عفت را پرورش!
شاید خودم رفتم جهنم!
من از حسادت در بهشت
دلهره دارم!
خدایا
خواب گناه دیده ام
و این یعنی خیالاتی
در سرم هست نه?!
ارتباط با خدا
اگر ممنوع بود
همه موحد می شدیم!
این بنده ات
حتی گناه می کند
به نیت تقرب...
حتی لیاقت
جهنم را ندارم
حرف زدن از بهشت
که جسارتا جسارت است!