همان بهتر
کوفه نرسیده
شهید شدی
کوفیان
ابن زیاد هم
از سرشان زیاد بود!
همان بهتر
کوفه نرسیده
شهید شدی
کوفیان
ابن زیاد هم
از سرشان زیاد بود!
ابن زیاد می آید
و کوفیان دوباره یادشان می افتد
که بدجور شیفتۀ دیکتاتوری اند!
کابوس "انتخابی" که ارمغانکوفیان حسین را دوست داشتند
اما عدالتش را نه
این اواخر ابن زیاد
در نقد دولت عدل علی
مصاحبه ها کرده بود!
در ادامه ی مطلب
روضه ایی است ناجور
دلش را ندارید نخوانید!
"دندان هایی زیبایی دارد حسین"
یعنی پس چرا هنوز سالم اند؟!
با چوب می زد
چرا که می خواست
دستش به جابوسه های پیامبر نخورد حسین !
این پست را در
ادامه مطلب می گذارم
هرکه خواست بخواند
نگویید به من بی رحم....
روضه هایش را باید گفت
سندش کتاب تذکره الخواص صفحه دویست و سی ویک
پیشنهاد من این است نخوانید
ورودی بازار را داده بودند خطاط
روی پارچه ایی بنویسد
"جشن بزرگ پیروزی پسر مرجانه
به شکرانه ی کشتن حسین...
همراه با کوچه گردانی اهل بیتش!
که سر را اوردند!
با خنده می گفت:
"بفرما
حسین
از خودت پذیرایی کن"
شهید نامیدند و
ابن زیاد در یادواره ی چندین هزارشهید و سردار سپاه عمرسعد
کلنگ ساختمان بنیاد شهیدکوفه را به زمین می زند.