حسین به وسعت
تمام انسانیت
فریاد کشید
آیا مدافع حرمی هست؟
و امروز
دیشب گشتی در شهر زدیم
و کاش که نمی زدیم!
چقدر میمون نوروزی دیدیم
در کنار مهمان های نوروزی...!
دخترکان زشت رویی که به زور
هزارویک قلم آرایش هم
هنوز دیدنشان کفاره دارد!
و ضرورتا هم مصرف قرص ضدتهوع...!
و پسرکانی که افتخارشان بیرون انداختن
کمی از زیرترین لباسشان است!
و چشمانی که از چشمه های شهوت سیراب می شوند...
داریم به کجا می رویم؟!
سازوموسیقی و گناه و اختلاط
جا را برای خدا هم تنگ کرده بود!
به کارون حق می دهم خشک شود!
دیشب فهمیدم
خدا در این شهر
احساس خفگی می کند!
برای یاری حسین
علی اکبر شده بود محمد
عباس،علی
قاسم، حسن
رقیه،زینب
زینب، فاطمه
و علی اصغر گفت
با زبان بی زبانی
"من هم محسن"
و حسین فقط حسین بود
و حسین هم ماند برای همیشه...
و خدا خواست حسین شود
و شاید هم شد نمی دانم
با خود خداست!
زل زده اند به اهل بیت حسین
حق می دهم به کوفیان
تا به حال شنیده بودند
لم یلد ولم یولد!!
که خدا هم به خود لرزید...
گفت"یا امیر این دختر را
به من می بخشی؟"
مرا امیدوار می کنند به بهشت...
این آتش نشانها
وقتی می بینم از میان آتش
کسی را نجات می دهند!!!
همگی می شناختنش
هفته ای چند بار
کارشان شده بود همین
برگه ای می گذاشتند روبروی علی بن محمد
می گفتند بنویس
"نام
نام خانوادگی
آدرس دوستان و آشنایان..."
جرمش توطئه علیه نظام و خرابکاری بود
متهم بود با بیگانگان ارتباط دارد
شاید منظورشان خدا و اهل بیت بوده ...
نمی دانم.