از مقصد نپرس!
هرجا
غیر از اینجا !
از استاد نابلد
به تو پناه می برم
چرا که به اسم "ویروس کشی"
"ویروسی" ام کرد...!
مرا به لجن کشیدی...
چرا دلخور باشم !
طبیب حاذقی می گفت
جواب می دهد لجن درمانی !
به قیمت فساد خودش تمام شد!!
اینجاست که باید گفت
"یارو دلش خوش است!!"
میخواستم بگویم
خراب کن مرا
از نو بساز
دیدم در خراب کردن
خود استادم و
در ساختن تو استاد!
پس بسم الله!
که مبادا
از من عقب بیافتی!!!
پدر سراب را
در بیابان نعمتی است...
لااقل شوقی می آفریند
اما تو چی...
تا شکست می خوردی
بازی را بهم می ریختی!!
و حالا که بزرگ تر شده ایی
خودت بهم می ریزی
از شکست ها!!