از تو دور میشوم
پس حق می دهی که
از نزدیکی بترسم.
از تو دور میشوم
پس حق می دهی که
از نزدیکی بترسم.
ترس وجودش را فراگرفت،
گفت:" صد دینار نذر ابن الرضا"
متوسل به امام نقی شده
این مسیحی هم!!
که تو را دنبال خویش خواهد کشاند...
و ناگهان غیبش می زند!
و در گوشه ای که نمی بینی اش
به ناامیدی ات می خندد
عجیب لذت می برد از این کار
چرایش را نمی دانم!
از ناامیدان پرسیدم
شهادت دادند
بی امید زندگی کردن
بهتر است تا با امید بودن!!
گوشواره ها از ترس
به گوش دخترانت چسبیدند.
سراغش امد.
..................................پی نوشت:
این قانون خداست
وقتی فقط از او نترسی
چنین می کند