خدایا
از اینکه
بین این همه ادم
مرا نگاه کردی
و دیدی
در لجنزار گناه
نگاهت نمی کنم
چه حسی به تو دست داد؟
چه تصمیمی برایم گرفتی؟
بی تعارف بگو
شایدتکانی خوردم.
خدایا
از اینکه
بین این همه ادم
مرا نگاه کردی
و دیدی
در لجنزار گناه
نگاهت نمی کنم
چه حسی به تو دست داد؟
چه تصمیمی برایم گرفتی؟
بی تعارف بگو
شایدتکانی خوردم.
کوفیان آمده بودند کربلا
تا هر جور شده
حسین را راضی کنند
پیششان بماند
اما او تصمیم خود را گرفته بود
"رفتن پیش خدا..."
آنها برای داشتن حسین
دست به هرکاری زدند
حتی کشتنش...!
به شوخی گرفت
وقتی با طناب دار من
تاب بازی کرد
پسربچه ای...
پی نوشت:
زندگی را برایت معنا نمی کند
نغمه های این کودک...
"تاب تاب عباسی
خدا منو نندازی..."