از خاطرم نمی رود
بعد آخرین مشاجره با "احساسم"
چمدانش را با قهر
جمع کرد و رفت
و مرا با این
عقل بی احساس و خشک
تنها گذاشت!
چه ساده من
مثل این شاخۀ گل...
مرا چید تا خشک کند!
از عشقت ،
خشک خشکم!
مثل دریاچه ی ارومیه!