طرح بستری کردن

روی پا بودنت

بودنشان را

به خطر انداخته بود

برای همین با قنفذ و مغیره

طرح بستری کردنت را

عملی کردند.

از سر راه

کوفیان

حسین را برای آباد کردن

دنیایشان می خواستند

برای همین تا احساس کردن

دنیایشان به خطر افتاده است

او را از سر راه برداشتند!

خطر نفاق

ولی خدا را
برای گردن زدن
به خانۀ خدا می برند...
و خطر نفاق یعنی این!

پی نوشت:
علی مظلوم

تعریف از اموات

بعد مرگ تازه
از هم تعریف می کنیم!
چرا که دیگر خطری
ما را تهدید نمی کند!!

خطر

کوفیان صبح حسینی بودند

شب یزیدی...!

این خطری است

که ما را هم تهدید می کند.

خطری که نمی بینیم

دارایی خطرناکتر از نداری است.

خطر

خطر یعنی

بت شکن،

بت شود

درد

آژیر خطر نقطه ای که نیاز به توجه دارد را

می گویند درد