چرا از تو دلگیر نباشم؟
خودم را از خودم
پنهان نکردی؟
از تکان های نیزه
دلگیر نشو رباب!
می خواست جای
گهواره را پر کند
ولی خب نشد!
اگر انداختمت در چاه
دلگیر نشو
می خواستم
عزیز مصری شوی برای خودت...
در چندمین چرا
ناراحت شد!
گفتمش چرا از من؟
تو پی بردی چیزی نداری
و کمک کردم تا بدانی نمی دانی
حالا از من دلگیر می شوی؟
از من که آگاهت کردم؟