نصف عمرم

از تو

از خودم

از دیگران

هنوز نمی دانم

چه می خواهم!

هنوز یعنی چیزی در حدود

نصف عمرم!

البته شاید.

عین بچگی

دلخوش به تعریف دیگران

عین بچگی است.

لاعلاج

کار خوب

 دست دیگران بد است!

کار بد ولی

دست من

خوب و عالی است

بیماری ام

لاعلاج است خدا؟

ردصلاحیت محترمانه

ردصلاحیت شده ها
محترمانه به نفع دیگران کنار کشیدند!
قابل توجه پایداری ها!

چهارگانه اعتماد!

به خودم اعتماد ندارم
چه برسد به دیگران...!

***
اعتماد به نفس داشت
جای اعتماد به خدا!

***
بی اعتمادی به تو
از بی اعتقادی است!

***
اعتماد بیش از یکبار
 مرگ بار است!

طعم خاص

بی ربط نوشتن

برای تو طعم خاصی دارد!

دیگران چه می دانند از من و تو

از بی ربط عاشق شدن

بی ربط دل بستن

به خصوص بی ربط نوشتن....!

مصداق حدیث!

کار کردن در ستادهای انتخاباتی...

مصداق همین حدیث است!

که عده ایی برای دنیای دیگران

آخرتشان را خراب می کنند!

خریدار!

حرفی که دیگران متوجه نشوند

بیشتر خریدار دارد!

پیش دیگران

خنده ات پیش دیگران!
سربلند می کند مرا
پس بخند
لااقل پیش دیگران!!

اشتباهی!

گوشی که زنگ خورد

نام تو بود!

قلبم داشت می ایستاد!

با عجله جواب دادم