عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان» ثبت شده است

وقتی جسارت شد

وقتی جسارت شد به نام و بارگاهت

تازه زبان شاعرت چرخید آقا

از بین کل اسم های ثبت احوال

اسم نقی بر دیگران چربید آقا


۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۰۵ ۵ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰
عین لام

نوک زبان

تو همان حرفی...

که نوک زبان گیر می کند!

۰۷ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
عین لام

گریه!

زبان مادری من

گریه بر شماست!

۰۶ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۵۴ ۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین لام

تندی زبان!


این تندی زبان بی دلیل نیست...

شاید روی ان فلفل ریخته باشد خدا !

۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۰۲ ۱ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
عین لام

لنکت زبان

عشق با دیدنت
به لکنت زبان افتاد!

پی نوشت:
سند این حرف
 بابا گفتن رقیه است!
۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۵۹ ۴ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰
عین لام

منبر شمر

با خنده می گفت
"بیایید می خواهم برایتان منبر روم...!"
گفتند "شمر چه می گویی؟!
منبر کجا بود؟!"
گفت "سینۀ حسین!!!"

پی نوشت:
زبان عمل را گفته ام...
۳۰ آبان ۹۱ ، ۰۱:۲۲ ۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
عین لام

زبان

گفتی: زبان هم را

نمی فهمیم؟!

گفتم: نفهمی ات را

پای زبان من ننویس!!


۱۲ شهریور ۹۱ ، ۰۰:۳۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

مثل خودت

به "زبان" دوستم داشت...

من هم "زبانش" را دوست می دارم

نه خودش را...

۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۳:۵۸ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

بیعت

زبانی با تو بیعت کرده ام...

مانده بیعت این دل.

۰۸ آذر ۹۰ ، ۰۴:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

مالک دل

حرف های دل را

از زبان او می شنیدم

تعجبی نداشت وقتی

خودش مالک دل بود.

۱۴ آبان ۹۰ ، ۲۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام