تو رفتی و تازه من
با زخم عمیق
آشنا شدم...!
هر ستاره یادبود زخمی ست...
برای همین بینهایت شدند ستارگان...
خود را روی زمین می کشد...
تو بخوان سینه خیز!
شاید می خواسته خود را برساند
کنار علی اکبرش
حسین!
بیشتر خجالت کشید از خدا
حرفش این بود
"در راه تو کم است کم..."
و این یعنی لحظه ای حسین به دشمن پشت نکرده
گفتند نباید کسی از این داستان بو ببرد
پس با اسبها بر پشتت تاختند...