خداحافظت نباشد سارگوزی...
خداحافظت نباشد سارگوزی...
پیش هم، با هم می خندید/پشت هم، به هم!/البته امیدوارم به ما نخندید/به ما وسط این دعواهای شما!
کاندیدای این منصب بود...
ولی از بدحادثه
گویا سرنوشتش اینگونه رقم خورده،
که تا وقتی نفس می کشد
صدایش نکنند
آقای نماینده!!
یقه آخوندی...
ته ریش..
کت و شلوار
و به زور حاج خانومشان ،حلقه ی ازدواج...
کاش خمس تبلیغاتشان را
خرج کرده بودند برای شهادت حضرت زهرا
البته بماند که،
امسال برای اولین بار
شام دادند فاطمیه
رهیافتگان به دور دوم انتخابات مجلس....
از کار در خانه...
با اینکه دختر رئیس حکومت بود
دختر پیامبر
.........پی نوشت:
به خصوص دختران مسئولین بخوانند.
مردم برای جدا کردندشان وسط می آیند.
مشت و لگدها می شود نصیب مردم...
سی هزار تومن شهریه ی حوزه اش را با وضو
و قصد قربت به ستاد انتخاباتی آقای رئیس امروزی و شهردار آنروزی داد...
با هزاران امید...
به 450 روز کشیده شده است...