فرعون نفس

امام نام فرزندش  را  "موسی" می گذارد

چرا که می داند

اوست آنکه فرعون نفس ،

خشم را

زمین خواهد زد!

کشتن محسن

شنیده بودند

فرزندی از فاطمه به دنیا خواهد آمد

زمین را از ظلم وستم پاک خواهد کرد...

شنیده بودند

  نامش با "میم" شروع می شود

پس چنین شد که ظلم و ستم

از تجربه نمرود و فرعون بهره بردند

برای کشتن محسن.

...............پی نوشت:

محسن اول فدایی مهدی است.

بهانه

می نالید 

از خانواده و دوستان و کوچه و مدرسه و شهر  و جهان 

که نمی گذارند خوب باشم

می خواهم

 ولی نمی گذارند

به  او گفتم

موسی در اغوش فرعون  بزرگ شد!

ناله اش قطع شد!

ولی دنبال بهانه ای دیگر بود...

فرعون

به نیل  می رسم

و نگاهی به پشت سرم

در تعقیبم نیست فرعونی

متعجب، چشم می دوزم

به آن سوی نیل

با لبخندی ایستاده است موسی!

طلب ایمان

خدایا

ایمانی بده

هم چو  ایمان ساحران دربار فرعون!

که موسایی شدند!

خدای فرعون ها

نیل بی آب شده بود

دست به دامانش شدند...

و فرعون  شبانگاه تنها  به میان رود نیل می رود

  دستهایش رو به آسمان :

 خدایا!  می دانی که می ‏دانم

 هیچ کس  جز تو نمی ‏تواند، برگرداند آب نیل را

 خدایا  نیل را پر آب کن              

و صبح

نیل لبالب از آب

رضایت

فرعون جان

از تو ممنونم

اگر تو نبودی من برای جلب رضایت محبوبم

علیه چه کسی قیام می کردم

از طرف موسای پیامبر