مخلوقاتش، با تو چنین کرده اند حسین...
می خواستند لج او را در بیاورند...
سرتو را کج بریدند...
پی نوشت:
آخرین شب فاطمیه هم به پایان رسید
و قطب نمای دل جهتش
قلتگاه حسین را نشان می دهد.
مخلوقاتش، با تو چنین کرده اند حسین...
می خواستند لج او را در بیاورند...
سرتو را کج بریدند...
پی نوشت:
آخرین شب فاطمیه هم به پایان رسید
و قطب نمای دل جهتش
قلتگاه حسین را نشان می دهد.
تا خلق تماشاگر معبودش باشند فقط
پس راهی قتلگاه شد...
صدا می زد :
آب...
گمان کردند تشنه ی آب است حسین
کاش می فهمیدند
دنبال بهانه ای بود برای شفاعتشان....
امکان جابه جایی بدن حضرت نبود.
از کثرت جراحات وارده
همانجا خاکش کردند که افتاده بود
سوال من این است
از ضریح تا قتلگاه فاصله ای است
پس...
یا هنگام غارت کشیده اند حسین را بر زمین
یا کار اسبان بوده است
........................................پی نوشت:
این پست نظر ندارد،اشک دارد.
و با خود می اندیشم گویا
از همان اول
کوفیان قصد کشتن حسین را داشتند
و با نامه هایشان او را به قتلگاه کشیدند...