سر از بهشت

با یک قطره اشک
خدا می برد بهشت
یعنی که اشک بر شما
از بهشت هم سر است

گریه سینه ات!

این قطره های خون
از خانه تا مسجد
معنایی جز گریه سینه ات برای علی نداشت!

چند قطره اشک

با پا نشان می داد به کوفیان

"اینجا"

دوباره می زد و می گفت

"اینجا"

می خواست هرجایی

که پیامبر بوسیده بود را

نشانشان دهد.

کاش به گوشش نرسیده باشد

لبان حسین را هم بوسیده است محمد...!

پی نوشت:

چند قطره اشک

باران

باران می آید و من

مرور می کنم خاطرات تیر بارانت را...

هر قطره یک تیر!

سقاخانه

آنجا که قطره ایی از مشک عباس افتاد

سقاخانه  بنا شد

فرمول ساخت

مشتی گِل با قطره ایی از عشقت

فرمول ساخت این دل ماست!

اقیانوس

یک قطره اشک تو شد

اقیانوس آرام.

یک قطره

زده بود زیر گریه/مادرش را گم کرده بود/سالهاست خدا را گم کرده ایم دریغ از یک قطره....

مزارشهید

آنجا که قطره ای زخون حسین است

می شود مزار شهید...

دانستنی ها

ندانسته هایم دریایی است
دانسته هایم قطره هم نیست