با من قهر کردی و
جهنم آفریده شد!
از خاطرم نمی رود
بعد آخرین مشاجره با "احساسم"
چمدانش را با قهر
جمع کرد و رفت
و مرا با این
عقل بی احساس و خشک
تنها گذاشت!
قهروآشتی دیگر حربه ایی است کهنه!
مانده یک راه فقط
آنهم یک مرگِ پرسروصدا!
اینقدر نازک نارنجی...؟!
غلطی کردیم...
قهر دیگر چرا؟!
وقتی بهشت با من
قهر کرد!
به آغوش جهنم
پناه بردم!
با من قهر می کنی؟