فاطمه گفت علی جان
چرا شرمنده ایی؟
مکه تو جای محمد
مدینه من جای تو...
مگر خبر نداری؟
حسین راهی مکه شد...
پی نوشت:
به مناسبت روز حرکت امام از مکه به سوی مدینه
امام جمعه مکه،
نوشته بود برای متوکل
"مکه و مدینه را می خواهی
فکری کن برای علی بن محمد
او مردم را به خود می خواند
نه خدا...!!!"
مکیان به قصد جنگ با رسول خدا
پرده کعبه را می گرفتند
می گفتند پیروزیم به یاری خدا