بچه آهویی با ناز بین گرگ ها راه می رود
ناز می کند و با کفش ها پاشنه بلندش...
کیف قرمز را هی جابه جا می کند!
می خواهد دلربایی کند اما
بیچاره نمی داند متلک گرگ ها
جای دیگر را نشانه رفته است!
بعد بازی با احساساتم
نازم می کند...
و این یعنی
کلنگ زنی نفرت
در یک دل زخم خورده....!
نیم نگاهی به آسمان/بی صدا می گویم/"فقط برای تو!!"
ناز کردن برای خدا/ رمضان لذیذ است!