وسعت نگاه پیش نماز ما
همین چند پیرمردمسجد است!
گمان می کند مردم یعنی همین چند نفر...!
هندسۀ عشق ما
زاویۀ قائمه...
خوب نگاه کن ببین
این تویی
ایستاده
روی سنگ
قبر من...
وقتی می گفتی "دوستت دارم"
سرت را پایین می انداختی
و نگاهت را از من می دزدیدی
تو نگو می خواستی
در چشمانم زل زدن را
نگهداری برای این روزها
برای انکار دوست داشتنت...
کشف بزرگی بود
اما به قیمت یک عمر بازیچه شدن!
نگاهی کرد به ساعتش
ساعت بیچاره خون بالا اورده بود
از بس صدایش زده بود
برای نماز صبح...
می سراید چنین:
چشمک تو را "صاعقه" می گویند...
گفت: "سپاس خدای را
همیشه دنبال جای خلوتی بودم
برای مناجات با او!"