"شرط آزادی ات
طلب عفو و بخشش از هارون است"
و امام شکنجه های سیاهچال
را برگزید!
"شرط آزادی ات
طلب عفو و بخشش از هارون است"
و امام شکنجه های سیاهچال
را برگزید!
چرا که مامورین شکنجه ی امام
یا عابد می شدند یا عارف!!!
زدم زیر گریه...
می دانستم این یعنی وداع...
سه روز بعد
حکم تبعیدش از مدینه را
هارون صادر کرد.
که به چشم دیده بود
نقل کرد و هارون نیز همانجا جانش را گرفت!
می گفت نباید کسی بو ببرد
از منزلت موسی بن جعفر!!
سرکی بکشد هارون
پرسید "آن لباس چیست آن گوشه افتاده"
گفتند "موسی بن جعفر
به سجده افتاده است"
از قوم و خویشی با پیامبر استفاده می کرد.
برای همین در کنار مدفن رسول خدا
گفت "سلام بر تو ای پسرعمو!"
در همین حین شنید کسی می گوید
"سلام بر تو ای پدر"
سلامی از امام کاظم به حضرت محمد
آب پاکی را بر دستان هارون ریخت.
ساحری را اجیر کرده بود هارون
جسارت کند به امام
کاخ را روی سرش گذاشته بود با قهقهه هایش
و لحظاتی بعد،
بیهوش بر زمین افتاد هارون!
چرا که حجت خدا
به عکس شیر روی پرده، اشاره ای می کند
وساحر در خونش دست وپا می زند!
سند:
المناقب جلد 4 ص 300
صدا در در گلو صاف کرد و گفت:
"می خواهیم فدک را پس دهیم به شما"
امام فرمود:
"سرزمین فدک یعنی تمام سرزمین های اسلامی..."
کم مانده بود سکته کند هارون!!
کابوس شبهایش شده بود
این حرف موسی بن جعفر.
با اینکه پول سفرش به بغداد را هم
امام حساب کرده بود.
پرسیدم "کیست این فتنه گر؟"
گفتند برادر زاده ی امام کاظم!!
...پی نوشت...
برادر زادگان حسین
پیشمرگش می شوند
وبرادر زاده ات
تدارک می بیند
قتل تو را
.................................سند:
کافی ج 1 ص 485
سند هم دارم:
مزار علی بن موسی الرضا چسبیده به قبرهارون است!