و تو آنقدر محو زیبایی دستانش می شوی...
که آنها را برای خودت بر می داری خدا جان...
و تو آنقدر محو زیبایی دستانش می شوی...
که آنها را برای خودت بر می داری خدا جان...
حالا نوبت به رنگ زدن خدا می رسد
از بین رنگها انتخاب می کند
سرخی را برای محاسن حسین
و سفیدی را برای موی زینب
بذر شومی که در سقیفه کاشتند
می شود کربلا
نمی بینی مگر
با داس، سراغ سرها امده اند!!!
فیلم می گرفتیم با گوشی های
چندمگاپیکسلی یمان ...!!
با علم به شهادتش
به کربلا می برد اهل و عیالش را..
چرا؟
"
گفتم "مگر جای امن تری بود برایشان...
جز در رکاب حسین؟"
تا برایمان می گفتند از کربلا...
با "تنهایی" اشتباه نگیریم!!
..........................پی نوشت:
قل هو الله احد
گویا پیامبر از احد بازگشته
گفت محمد زبانت را در دهانم بگذار
گفت "بابا علی اکبرم!!"
یاد دوران کودکی اش افتاده است حسین...
پی نوشت:
در علل الشرایع آمده است که : بعد از تولد امام حسین علیه السلام نه از فاطمه و از هیچ زنى دیگر شیر نیاشامید و رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) هر روز حاضر مى شد و زبان مبارکش را در دهان حسین علیه السلام مى گذاشت و حسین علیه السلام زبان جدش را مى مکید و سیر مى شد و گوشت او از گوشت رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) روئید.