به من که می رسند
حرف حرف خداست
کمی آنطرف تر
خدا به باد!
شده ام کلیسای
یکشنبۀ دوستان!
به من که می رسند
حرف حرف خداست
کمی آنطرف تر
خدا به باد!
شده ام کلیسای
یکشنبۀ دوستان!
روزگار مرا می زند
تا صدایم در آید!
آری این سرنوشت من است
سرنوشت یک ناقوس کلیسا
به معماری کلیسا پرداختند
و پرش کردند از نقش و نگار و نقاشی و مجسمه