۸ مطلب با کلمهی کلیدی «گردن» ثبت شده است
هر چه نعمت خدا داد
به اسم این و آن
خودم نوشتم.
و بدی و بلاها را
گردن خدا
۲۶ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۲
۵
۰
عین لام
می خواستند
گردن علی را بزنند
بی دلیل زهرای زخمی
به مسجد خودش را نرساند!
کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص: 593
۲۲ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۵۳
۱۰
۰
عین لام
هبوط سهم تو شد
سقوط سهم من...
و این وسط همۀ تقصیرها
گردن "عدالت" افتاد!
۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۲۳
۴
۰
عین لام
مسئولیت خون فاطمه را گردن گرفتند
ببین عشق مسئولیت با آدم
چه ها که نمی کند...!
۲۰ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۴۷
۹
۰
عین لام
ولی خدا را
برای گردن زدن
به خانۀ خدا می برند...
و خطر نفاق یعنی این!
پی نوشت:
علی مظلوم
۲۰ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۳۴
۸
۰
عین لام
خون فاطمه گردن آنان که برملا کرده بودند
علی مامور به صبر است!
۱۳ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۵۹
۷
۰
عین لام
بر روی گردن
انداختیم چفیه را
تا یادمان نرود
گردن علی
طناب را!
۳۰ دی ۹۱ ، ۱۵:۲۲
۵
۰
عین لام
عاشق حسین....
قلاده ای که قرار است به نفست بزنی
به گردنت نزن!!!
۲۰ شهریور ۹۰ ، ۰۴:۳۶
۰
۰
عین لام