می گفت "به خدا قسم از نزد کسی آمده ام
که با مادر،خواهر ودخترش آمیزش می کند!"
پی نوشت:
الغدیر ج 10 ص 255
می گفت "به خدا قسم از نزد کسی آمده ام
که با مادر،خواهر ودخترش آمیزش می کند!"
پی نوشت:
الغدیر ج 10 ص 255
ولی نمی دانم چرا اهل دود بود!
گفتمش"چشمانت را ببند
حسین یا یزید
کدام را پای قلیان می بینی؟!"
"از موجودی خزانه بگو"
مسئول خزانه داری یزید را گفتند.
گفت سر یریده حسین.
.....................................سند:
مثیرالاحزان ص 106
دستور داد همه قران بخوانند
تدبیر یزید بود تا مردم یاد حسین نکنند.
فایده نکرد
این اواخر شام شده بود عزاخانۀ حسین
مجبور شد
کاروان را راهی مدینه کند
و گناه کشتن اهل بیت را گردن ابن زیاد.
که خود مسجدی بودند
آنان چشم دیدن حسینیه ها و هیئتها را نداشتند.