خدایا
به دنبال حق بودم
سر از باطل در اوردم!
حالا این تو و این گردن
باریکتر از موی ما
۳۱ تیر ۹۲ ، ۰۱:۲۳
۸
۰
عین لام
چرا نزنم
زیر این عشق؟
تو آمدی و با دلم
تبانی کردی!
۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۴:۲۴
۵
۰
عین لام
۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۳:۲۱
عین لام
سستی کوفیان
علی را
چشم انتظار
ابن ملجم کرد!
و سستی ما
امام زمان را
چشم انتظار...؟
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۵۱
۵
۰
عین لام
یا صاحبنا
نکند تو هم
این شبها دعا می کنی
مثل بابایت علی
"که خدایا
مرا ازدست اینان
و اینان را از دست من
راحت کن..."
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۴۸
۴
۰
عین لام
محاسنش را
خونی می کند
یاد آن رمضان
که بابا می گفت
"محاسنم
خونی می شود
حسین..."
یاد شب نوزدهم
شب ضربت
مرور می شود
تمام اینها برای او
کجا بهتر از
قتلگاه!؟
او همیشه
مقتدایش
علی است
حتی در
محاسن خونی!
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۴۵
۲
۰
عین لام
عمود آهن
آمده بود کربلا
تا زنده کند
خاطرۀ شمشیرِ
ابن ملجم را
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۳۹
۲
۰
عین لام
می خواهم
برای میلادش بنویسم
اما نمی شود!
فقط درد می بینم و اشک
نگو! حسین هم سر حسن رفته بود
فقط کمی زیاد خونی تر!
15 رمضان - میلاد امام حسن مجتبی(ع)
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۱:۰۵
۳
۰
عین لام
خبر نداشتند از دلت
زهر را فرستادند
برای تفتیش
او چیزی نیافت جز خدا
زخمش را زد و برگشت!
15 رمضان - میلاد امام حسن مجتبی(ع)
قلم روضه نوشت چرا
از جگرش باید پرسید!
۲۹ تیر ۹۲ ، ۲۳:۳۲
۵
۰
عین لام
آمدی
تا رمضان
در نیمۀ راه
نماند!
15 رمضان - میلاد امام حسن مجتبی(ع)
۲۹ تیر ۹۲ ، ۱۴:۰۷
۱۳
۰
عین لام