محاسنش را
خونی می کند
یاد آن رمضان
که بابا می گفت
"محاسنم
خونی می شود
حسین..."
یاد شب نوزدهم
شب ضربت
مرور می شود
تمام اینها برای او
کجا بهتر از
قتلگاه!؟
او همیشه
مقتدایش
علی است
حتی در
محاسن خونی!
محاسنش را
خونی می کند
یاد آن رمضان
که بابا می گفت
"محاسنم
خونی می شود
حسین..."
یاد شب نوزدهم
شب ضربت
مرور می شود
تمام اینها برای او
کجا بهتر از
قتلگاه!؟
او همیشه
مقتدایش
علی است
حتی در
محاسن خونی!