عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

انتخاب!

خدایا کاش

حق انتخاب می دادی

گفتی یا من

یا خدا بی خدا!!


۱۶ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

اوزن

در مصیبت تو بود

که یقیه اش را درید

حتی لایه ی  اوزُن!

۱۶ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۳۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

شاگرد اول

همیشه اولین بود

مثلا همین اواخر

اولین سری بود در اسلام

که بر نیزه میرفت...!

۱۶ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۱۶ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

روضه ی ناجور

باز هم می گویم

در ادامه ی مطلب

روضه ایی است ناجور

دلش را ندارید نخوانید!

ادامه مطلب...
۱۶ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۰۸ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خنجر

سینه را برایت سپر کرده بودم

چرا خنجرت تا دسته ، در کمر است...!


۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۲۷ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

طشت طلا

مانده بودند

این نورانیت سرت را

چه کنند!!

یکی گفت

"طشت طلا بیاورید!"

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

بی نشان

دو دست را

به کمر گذاشته اند...

کشته ها را نگاه می کنند؟!

سری تکان می دهند و

نیم نگاهی خجالت زده بهم...

شناسایی غیر ممکن است...

رو به آسمان، از خدا می پرسند؟!

"خدایا حسین کدام یکی است؟!"

نه سر، نه لباس،

و نه حتی یک نشانه ایی مثل انگشتر!

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

نعمت


در این گرمای خرماپزان

سردی رابطه ها

نعمتی است!

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۲۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

دیدار

وعده دیدار باشد

پزشکی قانونی...

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۱۳:۵۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

ترس

درست همان لحظه ی نزدیک شدن

از تو دور میشوم

پس حق می دهی که

از نزدیکی بترسم.

۱۵ مرداد ۹۱ ، ۱۳:۲۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام