عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

گریۀ تو

برای حسین

گریه  از گریه کردنت

چیز دیگری است...

یا صاحب الزمان

۰۸ تیر ۹۱ ، ۲۰:۴۲ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

بوسه ی شیطان

در خیابان قدم می زند

با لبهای سرخ...

جای بوسه ی شیطان را

می نامند "رژ"

۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۹:۲۹ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

شکارچی

شیطان نشسته بر

روسری  دخترک!!

و موی او را  کرده  قلاب

 تا شکار کند

دلی را


۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سوءظن

وقتی به سستی تارهای عنکبوت هم

مرا باور نداشت...

با وزش اولین سوءظن

همه چیز تمام شد بین ما...

۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۸:۱۷ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

هنوز

مردی شدی برای خودت

من فقط هنوز!

آن جعبه شیرخشک تورا

پیش خود هنوز!

دارم به یادگار تمامی پوشکت

حتی دلم نیامده پاکش کنم هنوز!!

۰۸ تیر ۹۱ ، ۱۱:۳۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خنده بازار

سیروسلوک ما

شده خنده بازار خدا.....

۰۸ تیر ۹۱ ، ۰۱:۳۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

دعوت یزید

خبر آوردند

دعوتید خانه ی یزید...

باورشان نمی شد...

"این بار چه در سر دارد؟!"

وقتی به درِ خانه اش رسیدند

جواب را گرفتند

به درِ خانه  زده بود سرِ حسین را

۰۸ تیر ۹۱ ، ۰۰:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سخت نوشته های شام

حرفی در شام زده شد

که خدا هم به خود لرزید...

گفت"یا امیر این دختر را

به من می بخشی؟"

۰۸ تیر ۹۱ ، ۰۰:۰۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

روضه های سر

"این سر حسین نیست؟!"

آویزان از درِ مسجد شام...

۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۳:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

اذان شامی ها

صدای اذان بود

 از مساجد شهر شام به گوش می رسد...

به اهل خرابه خرده می گرفتند

"چرا با شنیدن اذان،

صدای ضجه ی تان بلند می شود؟!"

با هق هق شان جواب دادند

"موذن دارد می گوید

اشهدان محمدرسول الله"


۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۲:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام