بدان چرا عاشقت شدم
عاشق شدم
تا برای خدا قربانی ات کنم!
هرشب در من مرور می شود
داستان های اسماعیل و ابراهیم
بدان چرا عاشقت شدم
عاشق شدم
تا برای خدا قربانی ات کنم!
هرشب در من مرور می شود
داستان های اسماعیل و ابراهیم
اربعین
حوالی حرم
به کفش ها و
دم پایی ها غبطه خوردم
محشری بود
همه می خواستند
در ان شلوغی
خودشان را گم کنند
تا فقط کمی بیشتر بمانند
ان هم زیر دست و پای زائرانت
خدایا چرا دروغ؟
یکی به تو
یکی به خودم
هر چه فکر می کنم
به جوابی نمی رسم!
سیب را گاز می زنم و عجیب
بغضی گلویم را می فشارد
بغض یک تبعید
یک اخراج
یک عمر زندگی اجباری!
احساس من را کشف کرد و بعد استخراج
تو انگلیسی و منم مسجدسلیمان.
مرد بی غیرت
یک سوسیالیست به تمام معناست
این را از بی حجابی خانواده اش فهمیده ام.