که تو را دنبال خویش خواهد کشاند...
و ناگهان غیبش می زند!
و در گوشه ای که نمی بینی اش
به ناامیدی ات می خندد
عجیب لذت می برد از این کار
چرایش را نمی دانم!
از ناامیدان پرسیدم
شهادت دادند
بی امید زندگی کردن
بهتر است تا با امید بودن!!
که تو را دنبال خویش خواهد کشاند...
و ناگهان غیبش می زند!
و در گوشه ای که نمی بینی اش
به ناامیدی ات می خندد
عجیب لذت می برد از این کار
چرایش را نمی دانم!
از ناامیدان پرسیدم
شهادت دادند
بی امید زندگی کردن
بهتر است تا با امید بودن!!
ما همیشه در صحنه هستیم و عدم راه یابی به مجلس باعث نمی شود که میدان را خالی کنیم...
...پی نوشت...
پشتکارت جای تقدیر دارد مهندس
به نظر این کمترین ،نمایندگان محترم مجلس نهم
قانونی تصویب کنند تا آنان که چندین دوره در انتخابات کاندید می شوند
و ناکامی نصیبشان...
یک دوره بدون شرکت در انتخابات
اذن ورود به بهارستان را بگیرند و
بشوند آقای نماینده!
تا شاید تقدیری باشد از زحمات و
پشتکارشان
مثل مهندس شما.
و شخم می زند تا اثری نماند از مزار حسین
حالا امام نقی با چنین کسی روبروست
با متوکل ملعون...
دشمن درجه یک علی و فرزندانش...
کوچکترین دروغ زندگی ات بود به من
و
"فراموشت خواهم کرد"
بزرگترین دروغ زندگی ام بود به تو
ولی نمی دانم چرا اهل دود بود!
گفتمش"چشمانت را ببند
حسین یا یزید
کدام را پای قلیان می بینی؟!"
تو بی من
عادت کردیم به بی هم بودن...
روزی تصورش هم عذاب بود..
یادت هست یا نه؟
البته می دانم جوابت " نه" است مثل این اواخر...
چرا که مرور کردن خاطرات باهم بودنمان
بی کلاسی است.
خوش باش که آن روزها دیگر برنمی گردد..
روزهای باهم بودن.
من با تو
تو با من
که سر را اوردند!
با خنده می گفت:
"بفرما
حسین
از خودت پذیرایی کن"
فیلم می گرفتیم با گوشی های
چندمگاپیکسلی یمان ...!!