یک سبد کالای هشتادهزار تومانی می دهند و
یک دنیا سبد ابروی هشتاد ساله می برند!
یک سبد کالای هشتادهزار تومانی می دهند و
یک دنیا سبد ابروی هشتاد ساله می برند!
از وقتی که
پروانه در
خیابانها خودش را
گم و گور کرد
و شمع از این رسوایی
کف جا سیگاری
خودش را حلق اویز !
من هرشب
زیر نور این
فندک بخاری
که نه اب می شود و
نه می فهمد
عشق پروانه را!
اخوان ثالث
می خوانم
خرامان و با ناز و افاده
روی فرش قرمز
قدم بردارید
اقای بازیگر
مواظب باش
لاک دستت
برقش نپرد!
یک موی اضافی
کنج ابروی چپ
برداشته نشده است!
و تو ای زن چندتیکه!
که با لباس خواب آمده ایی
درست آمده ایی عزیزِ
یقه سفیدهای ارشاد!
اینجا جشنواره فجر است
فجری که با خون شهیدان انقلاب
فرش قرمز شد زیر پایتان!
جایی که هنر دینی
به خواب رفته است!
درست آمده ایی
با لباس خواب!
انقلاب کردیم
تا ضد انقلاب ها
جشنواره ایی
بنام فجر داشته باشند!
دهه فجر مبارک
بیچاره محمود
حرف از سبد کالا می زد
می چسباندیمش
به جریان انحرافی و مشایی!
مشتی لیچار هم بارش
که مردک پوپولیست
مردم را گدا و گشنه فرض کرده است
اما امروز حسن
به راحتی برای چند تخم مرغ
می خواهد به صفمان کند
دم فروشگاه ها...!
سیاست یعنی بازی ادم بزرگ ها!
و ما اینجا نشسته ایم برای
کف و جیغ و هورا...!