از وقتی که

پروانه در

خیابانها خودش را

گم و گور کرد

و شمع از این رسوایی

کف جا سیگاری

خودش را حلق اویز !

 من هرشب 

زیر نور این

 فندک بخاری

که نه اب می شود و

نه می فهمد

عشق پروانه را!

اخوان ثالث 

می خوانم