کوفیان #مذاکره با #یزید را بر #مقاومت با #حسین ترجیح دادند
و حسین
می خواست
با خدا خلوت کند
برای همین
همه کس
و همه چیزش را
برد قتلگاه!
بی دلیل نبود که
به جان پیراهنت افتادن حسین!
قرآن معجزه
پیراهن یوسف را
بر ملا کرده بود!
پی نوشت:
و در حسرت تمام
چشم های
زینب و سجاد...
کوفه تو را می خواست
خواستنی جنون آمیز
آنها تمام تو را می خواستند
هر تکه ات را
حسین....
مکه را
برای چهارگوشه اش
می پرستند
کربلا را
برای شش گوشه اش
چه باید کرد؟!
زیارت برایمان
روزی شنیدنی بود
روزی خواندنی
روزی دیدنی
و روزی فقط رویا...
فقط خاطرات شیرین
و پایان سفر کربلا من
آغاز سفر کربلای توست
آری کربلا سفری است
که آغاز و پایان ندارد