عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۳۴۹ مطلب با موضوع «اهل بیت :: حضرت زهرا(س)» ثبت شده است

تسلیت بقیه الله

اینجا با ماشین عروسی و سازو موسیقی

فاطمه را تشییع می کنند...

وقتی تو پیراهن سیاهت را

غلاف می کنی  فاطمیه ...


۱۸ فروردين ۹۱ ، ۲۳:۱۳ ۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

مدینه از نگاه من

علی و فاطمه را در حصر خانگی نگه می دارند.

تا مراسم تاج گذاری ابوبکر

بی هیچ دردسری یرگزار شود...

و این راز نبودن ابوبکر در حمله به خانه ی زهراست

فاطمه می آید تا دست به افشاگری بزند...اما

مسیر همان تنگه ای است که دشمن در کمین است...

درب خانه...

۱۸ فروردين ۹۱ ، ۰۵:۴۴ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

کمپین ضدعلی

بعد از پیامبر

فرزندان و خانواذه های منافقین و کفار

باقاب عکس های پدران ، برادران و  فرزندانشان

که  به دست علی کشته شده اند

درب خانه زهرا  تجمع  می کنند

معترضین خواهان مجازات سخت علی اند...

همکاری خوب شرطه های حجاز...

معترضین را گستاخ تر کرده است...

روی دیوار خانه پر شده است از شعارنویسی

حتی علیه پیغمبر...


۱۸ فروردين ۹۱ ، ۰۵:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

ببخش مرا مادر...

با یک تیر دو نشان  زدن یعنی

با یک ضربه می کشد

هم پسر را

هم مادر را...

۱۷ فروردين ۹۱ ، ۱۳:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

گوشواره

گوشواره غارت می شود/در کربلا با کشیدن/ در مدینه با کشیده..
۱۷ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۲۸ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

سوالات من

سوال از من جوابش با فاطمه

زیرپای چهل نامرد سخت تر است

یا زیرپای اسبان...

۱۷ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۱۲ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

تکرار

پیش خود میگفت /بگویم زن علی بن ابی طالب را زده ام/ کسی باور نخواهد کرد/ پس نیازاست به خون و زخمی عمیق/ و این شد که ضربه ها با تکرار آمیخته شد.
۱۷ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

میخ در

از پشت در خنجری به سینه اش می زنند

در شهر هو انداخته اند میخ در بوده!!

۱۷ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۰۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

جسارت به زهرا

هیزمهای پشت در

/با جسارت به زهرا آتش گرفتند...

۱۷ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۱۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

روایت جنگی از فاطمیه

خانه محاصره می شود

و اتش دشمن شدید...

منطقه را قرق کرده اند...

با نعره هایشان دعوت به تسلیم می کنند

برای بیرون کشیدنشان دست به هر کاری زده اند

کمترینش ناسزا است

دوره جنگ روانی را پیش یهودیان دیده اند...

روی پشت بام مسجد غلغله ای برپاست...

دیده بانها گرا می دهند

همه تا دندان مسلح هجوم می برند سمت محور رسول الله

بچه ها پشت علی سنگر گرفته اند...

زینب، ام کلثوم

حسن و حسین عقبتر می روند تا با مهمات و اسلحه برگردند،

با ذوالفقار

و زهرا با محسن به خط می زند

با رمز یامهدی...

و شلیک مکرر تازیانه ها به گوش می رسد

انتقال زخمی ها با فضه است...

ولی در این همه دودوآتش چگونه؟

برای عبور از معبر فاطمه

در را پل شناور می کنند

با اینکه خودش را انداخته زمین تا کسی رد نشود

نه فقط خودش را

که محسن را هم

و دشمن بی اعتنا می گذرد از دریای خون

تا وسط خانه نفوذ می کنند و طبق نقشه قبلی،مادر را طعمه می کنند

تا یکی از بچه ها را گروگان بگیرند...

علی برای اولین بار طعم تلخ اسارت را می چشد...

آخرین مکالمه روی خط خودی به گوش می رسد

" ذوالفقار را بنداز علی والا گردن این بچه را می زنیم"

صدای افتادن ذوالفقار را می شنوم

و ارتباط قطع می شود....

۱۶ فروردين ۹۱ ، ۱۶:۰۶ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام