مرگ برای من
چون حنظل تلخ
و برای تو
چون شیرینی عسل...
از کربلا
به زخم صورت زینب
بسنده نکن!
پی نوشت:
برای آنها که از هیئتی بودن
فقط زخمی کردن صورت را یاد گرفته اند!
خم به ابرویش نیامد
گفتند نامردمان
"خب بشکنید
ابروی عباس را"
از نترسیدن حسین
می ترسیدند!
یک نماز جماعت
پشت سر حسین
غوغا می کند
حُرّ را ببینید!
آنجا شکست کمرش
که برای عباس
نمازمیت خواند
حسین!
و علی اکبر...