عشق

‏عشق با کوفیان چه کرد!
برای کشتنت نه
که برای کشته شدن
به تیغ تو
راهی کربلا شدند....

ظهور

و ظهور مهدی

پایان غربت علی است

مظلومیت

 

اولین گریه کنِ

مظلومیت علی

محمد است

علی

و خدا نامش را نهاد

گفت نام خود

بر او نهادم

من علیِ اعلا هستم و

او علی خواهد بود

 

سربابا

فاطمه محمد

هر چه صدا زد بابا

کسی به فریادش نرسید

اما فاطمه حسین

در پاسخ بابا گفتن هایش

با سر بابا
به فریادش رسیدند!

 

فاطمه

زهرا جان
اهل مدینه از گریه ات شکایت کردند
آنان حتی از گریه بر علی ترس داشتند

 

روزه

‏هم‌بند امام عسکری در زندان تعریف‌می‌کند
هم‌سفره افطارش می‌شدیم
او که روزهای زندان را
به روزه و عبادت سپری می‌کرد

جهنم

‏امام عسکری کودکی بیش نبود که
دیده بودن بی‌هوش بر زمین افتاد
وقتی به هوش آمد علت را پرسیدن
گفته بود دیدم مادرم آتش مطبخ را با چوب‌های ریز روشن کرد نه چوب‌های درشت!
ترسیدم مبادا از هیزم‌های کوچک آتش دوزخ باشم!

عسکری

‏امام هادی(ع) در نامه‌ای یه یاران نوشته بود
فرزندم خیرخواه‌ترین چهره خاندان محمد(ص) است هر چه به آن نیاز دارید نزد اوست...

میلاد امام عسکری(ع) مبارک

عطا

کیسه طلا را
از لای در به مستمند داد
و همین کافی بود
برای گریه مسکین
آقا علت را که پرسید
گفته بود مولا
گریه می کنم برای روزی
که این دستان سخاوتمند زیر خاک برود
و حسین گفته بود حلالم کن
که شرمنده ام از کمی عطا...!